مجله اتاقک




   مجله اتاقک


   مجله الکترونیکی اتاقک
موضوعات مطالب
نويسندگان سایت
آمار و امكانات
»تعداد بازديدها: 17


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




g.o.o.g.l.e..p.a.r.a.z.i.t

آگاهی ها

power By: otaghack-site.tk

درباره ما

ایمیل مجله : otaghack@gmail.com otaghack@yahoo.com
لينك

کارفرمانیوز
شعرهاي شاپور احمدي
**انجمن مجله اتاقک**
مجتبی علیمی- تـــرانه
چرند و پرند
کافه ترانه
زنانه نويسي
کتاب کتیبه
ارسال ایمیل به مجله
علی قزل سوفلو
عضویت انجمن
شعرخانه
دانلود موزیک
فرح منصوری - ترانه سُرا
احمد شاملو
زندگینامه ها
ثبت دامنه
صفحات دیگر مجله

تبادل لینک هوشمند
سایتهای دارای موضوع مرتبط با مجله برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مجله الکترونیکی اتاقک و آدرس otaghack-site.tk لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
لینکها
» محمدرضا لطفي : مشکلات موسیقی ملی بیشتر از دیگر موسیقی‌هاست

 

 

محمدرضا لطفي، موسيقيداني جامع‌الشرايط است كه مي‌تواند در مورد ابعاد مختلف موسيقي صحبت كند. توانايي او در سازماندهي گروه‌هاي كارآمد، بي‌نظير است. وقتي در مورد جنبه‌هاي اجتماعي و اقتصادي موسيقي حرف مي‌زند حسرت مي‌خورد كه چرا مديريت بخش‌هاي مهمي از موسيقي و هنر مملكت در دست او نيست. سعي كرديم دو مصاحبه‌اي كه در طي اين چند ماه با او انجام داده‌ايم، فصل مشترك نداشته باشند. گفت‌وگوي پيش‌رو بيشتر راجع به مشكلات سازهاي ايراني و هارموني در موسيقي ايراني و موانع برگزاري كنسرت است و البته بهانه‌مان براي اين گفت‌وگو، كنسرت ایشان طی روزهاي ۲۵، ۲۶ و ۲۷ آبان در سالن ميلاد نمايشگاه بين‌المللي تهران برگزار مي‌شود.

 

 

قرار بود كه عيدفطر كنسرت داشته باشيد. اين تاخير در برگزاري كنسرت به چه علت بود؟
به طور مختصر بگويم: ما دو مشكل پيش‌رو داريم، يكي بالا بودن قيمت سالن‌هاي كنسرت كه تعدادشان هم كم است، ديگر مساله بوروكراتيك كار است؛ يعني پروسه‌اي كه از تقاضاي ما براي دريافت مجوز كنسرت تا اخذ آن را دربر مي‌گيرد و البته بسيار كند پيش مي‌رود. ما براي همين كنسرت پيش‌رو، نزديك به سه‌ماه پيش تقاضا داديم و به تازگي اجازه رسمي اجرا به ما داده شده است.

يعني براي عيدفطر به شما اجازه رسمي نداده بودند؟
خير، ما تقاضا كرده بوديم و سالن هم قبول كرده بود؛ اما آنقدر قيمت را بالا گفتند كه ديديم اصلا برگزاري كنسرت امكان‌پذير نيست. قبلا، فضاي سبز كاخ نياوران را شبي ۱۲ميليون‌تومان اجاره كرده بوديم، اما امسال شده بود ۲۲ميليون‌تومان. هفت، هشت ميليون هم مخارج نور، صحنه و... مي‌شود؛ يعني ۹۰ميليون تومان مخارج برگزاري كنسرت مي‌شود. اگر اين قيمت را به تعداد افراد تقسيم كنيم. هركس فقط بايد ۲۵هزار تومان پول صندلي بدهد، بدون ديدن كنسرت. البته من به ارشاد اعتراض كردم. اما كسي به اين امور توجه نمي‌كند. وزارت ارشاد بايد براي قيمت سالن‌ها تعرفه بگذارد. به نظر برج ميلاد يك فضاي ملي است كه همه مي‌توانند بروند آنجا قهوه بخورند، كتابخانه و موزه دارد. يا مثلا كاخ‌ها زير نظر سازمان گردشگري اداره مي‌شود. اما در اصل اين اماكن به محل درآمد تبديل شده است. پس وقتي شما در حال كسب درآمد هستيد، بايد تابع مقرراتي باشيد. اگر سايپا نمي‌تواند خودرو را دو برابر قيمت تعيين شده بفروشد، سالن‌ها هم نبايد دو برابر قيمت پول بگيرند. دولت بايد براي قيمت سالن‌ها تعرفه بگذارد. اما مسوولان سالن را به اشخاص اجاره مي‌دهند؛ مثلا سالي صد ميليون و مي‌گويند: شما هر چقدر مي‌خواهيد در طول سال مي‌توانيد از آنجا پول دربياوريد! طبق آمار وزارت ارشاد ۶۰۰ كنسرت در برج ميلاد برگزار شده است. شما حساب كنيد اگر حتي براي هر كنسرت ۲۰ميليون تومان گرفته باشند چه درآمدي داشته‌اند؟!
برج ميلاد متعلق به شهرداري است. خب شهرداري هم مي‌تواند قانوني براي درآمد برج ميلاد بگذارد. نمي‌شود كه ارگان‌هاي دولتي هرچه مي‌خواهند به ما بفروشند، ما هم مجبور باشيم بخريم. البته قيمت‌ها براي موسيقي ايراني بالاست. موسيقي پاپ مساله ندارد، مي‌تواند بليت ۷۰ يا صد هزار تومان بفروشد و سالن‌ها هم پروخالي مي‌شوند. حتي چند سانس برنامه اجرا مي‌كنند. موسيقي پاپ در مورد سي‌دي و مجوز هم مشكلي ندارد. يك روزه براي موسيقي پاپ مجوز مي‌دهند. درد من اين است كه چرا موسيقي ملي و جدي ما تا اين حد دچار مشكلات است؛ اما انواع ديگر موسيقي، اين مشكلات را ندارند.

واقعا ريشه اين مخالفت با موسيقي جدي در كجاست؟ اگر مشكل با موسيقي است كه موسيقي پاپ هم يكي از ژانرهاي موسيقي به حساب مي‌آيد؟
من در بولتن شيدا راجع به اين مساله توضيح داده‌ام و با ذكر آمار و درصد نوشته‌ام كه چه اتفاقي در شرف جريان است...

غير از مساله سالن چه مشكلي وجود دارد؟
مساله برخورد فرهنگي. آنقدر موسيقي پاپ رواج پيدا كرده كه وقتي حرف از موسيقي جدي و اصيل مي‌شود، توجهي نمي‌كنند و مدام سنگ جلو پاي ما مي‌اندازند. يك ماه و نيم نامه ما در دست اقدام بوده و وقتي پيگيري مي‌كنم، مي‌پرسند فعاليت شما در زمينه موسيقي پاپ است؟ يعني شخصي كه در آن مركز فرهنگي مسوول جوابگويي است، نمي‌داند كه اين موسيقيدان در چه نوع موسيقي‌اي فعاليت دارد؟ ما با يكسري معضلات شديد فرهنگي مواجه هستيم و اين مشكلات بيشتر در بخش بدنه وجود دارد. در بخش‌هاي بالاتر اين مشكلات وجود ندارد. برخی كساني كه مجري و كارگزار هستند، هيچ شناختي به كاري كه انجام مي‌دهند ندارند. البته من فشارم را زيادتر كرده‌ام و رها نمي‌كنم.

آيا پيشرفتي حاصل شده است؟
بله، بالاخره پيشرفت مي‌كند. مگر مي‌شود شما انرژي بگذاريد و اثر نكند؟! چهار تا گوش شنوا هم وجود داشته باشد بالاخره تاثير مي‌گذارد. نمي‌شود نشست و چيزي نگفت تا اين مسير همين‌طور غلط جلو برود.

از كنسرت آخرتان زمان زيادي مي‌گذرد و غير از معضلاتي كه فرموديد آيا اين وقفه علت حرفه‌اي و شخصي هم داشته است؟
ما از ابتدا، تلاش‌مان بر اين بود كه در تهران سالي يك‌بار كنسرت داشته باشيم؛ زيرا كيفيت در كارمان خيلي مهم است. آثاري كه در طول سال ساخته مي‌شوند، زمان مي‌برد تا به درجه كيفي مطلوب براي ارايه برسند. در تمام شاخه‌هاي موسيقي همين‌طور است. مثلا در موسيقي پاپ هنري، خوانندگاني مثل استينگ و پيتر گابريل سالي يك‌بار تور مي‌گذارند و دستاورد يك سال گذشته را در كارهاي جديد خود ارايه مي‌دهند. هنرمند در طول سال نسبت به مسايل در حالت‌ها و مودهاي مختلفي قرار مي‌گيرد. مردم هم منتظر هستند ببينند هنرمند چه برخوردي با مسايل اجتماعي و فرهنگي پيرامون خود داشته و چه اثري را ارايه مي‌دهد.

آيا در كنسرت پيش رو فقط آثار و ساخته‌هاي خودتان را اجرا مي‌كنيد؟
بيشتر كارها ساخت خودم است، البته يك مقدار هم از كارهاي ديگران، مخصوصا جوانان استفاده كرده‌ايم و از اين بابت خيلي خوشحالم. كار بعدي ما هم از جواني به نام حميد مرتضوي است كه در حال حاضر ضبط شده و سي‌دي آن تا دو يا سه ماه آينده وارد بازار مي‌شود.

ايشان از شاگردان شما هستند؟
هم شاگرد من است، هم عضو ثابت گروه شيدا. براي تنظيم و آهنگسازي ذوق و اشتياق فراواني دارد و مي‌توان گفت كارهايش به نوعي دريافت‌هاي نسل جوان از موسيقي ايراني است.

چون عضو گروه شيدا و شاگرد شما است از كار او استفاده كرديد؟
خير، در هفته شايد ۲۰ كار از شهرستان‌ها و تهران براي من فرستاده مي‌شود. من كارها را گوش مي‌دهم. تلفني يا در ملاقات حضوري در مورد كار صحبت مي‌كنيم، بعضي ايرادات‌شان را مي‌گيرم و آنها را روتوش مي‌كنيم. اگر كار به مرحله‌اي برسد كه در سطح كيفيت شيدا باشد، آن را قبول مي‌كنيم. فرقي ندارد چه كسي باشد. ما به موسيقي نگاه مي‌كنيم.

مي‌توان گفت آهنگ‌هاي ساخته شده براي اين كنسرت، آثار دريافت شده طي يك سال گذشته است؟
آهنگسازي براي من بر مبناي بازار و كنسرت نيست. من در يك حالت خاص روحي قرار مي‌گيرم- شايد در دفتر كارم شايد در خيابان- و يك ملودي تازه به ذهنم مي‌رسد. هر كجا كه باشم يك ضبط صوت كوچك دارم و فورا آن را ضبط مي‌كنم. اين، مرحله اوليه ساخت يك اثر است. آن‌طور نيست كه بگويم ماه ديگر كنسرت دارم، پس بايد يك قطعه بسازم. هميشه همين‌طور بوده است؛ يعني هر وقت كاري ساخته‌ام، آن را ارايه داده‌ام. در طول يك سال محيط بر من تاثيراتي مي‌گذارد. نتيجه اين ديالكتيك ناشي از تاثيرات بيروني و دروني بر من، خروج يك قطعه موسيقي است. به همين دليل در سال‌هاي مختلف زندگي، آثار متفاوتي را ارايه داده‌ام. اگر شما به آثار قبل از انقلابم نگاه كنيد، مي‌بينيد با آثار زمان انقلاب و بعد از آن خيلي متفاوت هستند. تاثيرات محيط و وضعيت روحي خود آهنگساز و مكانيزم كنار آمدن هنرمند با اين شرايط هم در ساخت آهنگ بسيار موثر است. هنرمند مثل آينه‌‌اي مي‌ماند كه بايد خودش را تميز نگه دارد. بازتاب نوري كه به ما مي‌تابد همان اثر هنري است كه متولد مي‌شود.

در كارهاي جديدتان بيشتر تحت تاثير چه چيزي بوديد و چه تفاوتي با كارهاي گذشته شما دارد؟
آثار اين دوره من به صورت ناخودآگاه در دستگاه همايون است و كاملا با كارهاي پنج سال گذشته از نظر بيان احساس متفاوت است. فرم در كارهايم تغييري نكرده و همان ساز و آواز را دنبال مي‌كند و تصنيفي روي شعر آقاي سايه ساخته‌ام. امروز نه آغاز و نه انجام جهان است/‌اي بس غم شادي كه پس پرده نهان است. به نظرم از نظر احساسي و اجتماعي كار زيبا و تاثيرگذاري است.
قطعات ديگري كه به همين شكل در دستگاه همايون اجرا مي‌شود، يك رپرتوار منسجم در فرم ساز و آواز است. آهنگي هم روي يكي از اشعار مولانا ساخته‌ام. برخيز كه امروز جهان آن ماست/ جان و جهان ساقي و مهمان ماست. همچنين يك چهارمضراب جديد ساخته‌ام. تمام كارها جديد است و تفاوت ديگري كه با كنسرت‌هاي قبلي دارد اين است كه آقاي مرتضوي آن را براي كنسرت بزرگ همنوازان تنظيم كرده‌‌اند. يعني چندصدايي است؛ بيشتر پلي‌فوني است تا هارمونيك. نكته ديگر اينكه گروه بانوان و گروه همنوازان با هم ادغام شده‌اند. حدود ۲۵ نفر روي صحنه مي‌روند. موسيقي ديگر اونيسون (يك‌صدايي) نيست، مي‌توان گفت آرايش چندصدايي دارد؛ البته چندصدايي در تعريف موسيقي ايراني و با سازهاي ايراني. براي همين دست و بال آهنگساز خيلي باز نيست. مثلا در اركستر سمفونيك مي‌توان از كونتر پوآن يا موسيقي پلي‌فونيك و انواع و اقسام هارموني‌ها استفاده كرد. چون سازها داراي شرايط فني هارمونيزه شدن هستند. زيرا ساز بايد از نظر وسعت تكنيك و صدادهندگي و مسايل زيادي كه در سازشناسي است اين امكان را به شما بدهد.

از خواننده ديگري هم استفاده كرده‌ايد؟
ما اين بار از يك خواننده جديد استفاده كرده‌ايم. من يك خواننده را براي اولين بار به جامعه موسيقي معرفي مي‌كنم. با وجود اينكه در مدت ۱۰ سال گذشته گهگاهي كار كرده اما به اندازه توانمندي‌اش مطرح نشده است. آقاي فريدون‌پور صداي نرم و لطيفي دارند كه در حال‌ حاضر بين خوانندگان ما اين نوع صدا خيلي كم است. صداها اكثرا پرحجم است و با توجه به ضبط‌هاي ديجيتال و كمپرسور صدايي كه صورت مي‌گيرد، معمولا صداها از حالت صداي لطيف انساني خارج مي‌شود. صداي آقاي فريدون‌پور مخملي است؛ صدايي بين بنان و محمودي خوانساري با آن رنگ‌آميزي.

فرموديد براي آهنگساز، كار با سازهاي ايراني مشكل است. يك مقدار راجع به نواقص‌ سازهاي ايراني و عدم قابليت‌ هارمونيزه شدن موسيقي ايراني توضيح مي‌دهيد؟
از دوره وزيري كه براي اولين‌بار سازهاي ايراني را به‌عنوان سازهاي چندصدايي استفاده مي‌كرد، از نظر كيفي سازها را تكميل مي‌كردند و رفته‌رفته ما مي‌رسيم به اركستر ملي شادروان پايور. در اركستر پايور كه حدود ۵۰ نفر نوازنده وجود داشت با سازهاي ايراني موسيقي هارمونيزه و پلي‌فونيك اجرا مي‌شد. خب بروند موسيقي پايور را بشنوند و ببينند كه مگر ايشان ناموفق بوده است. آقاي پايور قيچك را كه يك ساز ايراني بوده، وارد سازهاي سنتي كرده است. يعني سازهاي ايراني را در كنار هم قرار داده و كمبودها را جبران كرده.

چه سازهاي ديگري در طول زمان براي جبران كمبود صدا وارد موسيقي شده؟
ساليان درازي ما از قانون استفاده نمي‌كرديم. قانون وارد موسيقي ايران شد، همچنين ساز عود. در زمان قاجار اصلا عودنواز نداشتيم. عود وارد موسيقي ايراني شده و مجددا پيشرفت كرده است. همه اين سازها در فرهنگ ما وجود داشته است. مثلا مادر عود، بربط است. در حال حاضر بربط‌هاي جديدي ساخته شده، به اضافه اينكه افراد زيادي روي خود سازهاي ايراني كار كرده‌ و ايرادهاي آن را برطرف كرده‌اند. در حال حاضر سازهاي ايراني خيلي كامل‌تر از قبل شده‌اند زيرا صنعتگرهاي ما به سازسازي بسيار آگاه شده‌اند. ساز‌سازي در طول ۳۳ سال گذشته خيلي رشد كرده و اصلا قابل مقايسه با گذشته نيست. در گروه چاوش تمام سازها، ايراني بود. مگر آقاي مشكاتيان براي سازهاي ايراني اين همه قطعه نساخته‌اند؟ از رنگ‌آميزي اركستري و پلي‌فونيك هم استفاده كرده‌اند و گهگاهي هم از هارموني.
مشكل ما اين نيست كه يك ساز جديد اختراع كنيم، هيچ‌كس در دنيا ساز جديد اختراع نمي‌كند.

به نظر شما در زمينه اصلاحاتي كه روي سازها طي مرور زمان انجام شده چه كساني موفق بوده‌اند؟
اصلاحات توسط اكثر سازسازان انجام شده. مثلا در كمانچه اصلاحاتي انجام شده و كمانچه‌هاي خوش‌صدايي وجود دارد كه شما مي‌توانيد مثل ويلن با آنها پوزيسيون برويد.

توسط چه كسي انجام شده؟
آقاي اميرعطايي، كردي و خيلي‌هاي ديگر. آقاي جزايري و فرهمند، اره‌سازان و شيباني خيلي روي تار كار كرده‌اند. الان گوشي‌هاي تار كوك نگه مي‌دارد و مشكلي ندارد. روي پوست و خرك تار خيلي كار شده است. آقاي سالاري سنتورهايي با ابعاد مختلف ساخته‌اند. آقاي عارفي سنتورها را كامل‌تر كرده‌اند از نظر نگهداري كوك و خيلي اصلاحات ديگر كه باعث شده در حال حاضر در زمينه ساز مشكلي نداشته باشيم.

با وجود توضيحاتي كه داديد آيا سازهاي ايراني قابليت موسيقي هارمونيك را دارد؟
اينكه با سازهاي ايراني بتوانيم موسيقي ايراني را هارمونيزه كنيم، بحث مفصلي است. خيلي در مطبوعات ايران تا امروز راجع به آن بحث شده، به هيچ‌ نتيجه دقيقي هم نرسيده. ولي هنرمندان برپايه ذایقه و دريافت‌شان از هارموني استفاده كرده‌اند. من فكر مي‌كنم اين بحث‌ها جوسازي عليه موسيقي ايراني است.

يعني بحث هارمونيزه كردن موسيقي ايراني عليه موسيقي ايراني است؟
بله، اين بحث و مقايسه را راه مي‌اندازند تا بگويند سازهاي موسيقي ايراني ضعف دارد. ضعف در سازها و موسيقي ايراني نيست. ضعف در كساني است كه از آن استفاده مي‌كنند. آهنگسازي كه خلاقيت و بينش كافي دارد، مي‌داند چگونه از سازهاي ايراني استفاده كند. آقاي عليزاده، سواران دشت اميد و حصار را با همين سازها ساخته‌اند. پس سازها ضعف ندارند. آقاي پايور بيش از صد قطعه‌ اركستري براي سازهاي ايراني نوشته‌اند. نوارهايش موجود است. چرا مي‌گوييم موسيقي ايراني ضعف دارد؟ پايورهايي بايد باشند كه اين كار را انجام دهند، همان‌طور كه آقاي مشكاتيان، عليزاده و من انجام داده‌ايم. يا آقاي حنانه، هارموني جديدي براي موسيقي ايراني پيدا كرده بودند و قبل از انقلاب آن را ارايه دادند. اما بعد از فوت ايشان كسي آن را ادامه نداد. مشكل ما اين است كه تجربه‌ها منتقل نمي‌شوند، چون آكادمي نداريم. آموزش بايد به‌هم‌پيوسته و متصل باشد، كه متاسفانه در موسيقي ما نيست. بايد اقدام كنند و انجام بدهند، مشكلاتش هم حل مي‌شود.

در حال حاضر در دانشكده موسيقي، ما آموزش هارمونيزه كردن موسيقي ايراني را نداريم؟
ما خيلي چيزها نداريم، در دانشگاه‌هاي موسيقي هارموني غربي را درس مي‌دهند؛ هارموني قرن ۱۷ و ۱۸؛ چقدر ما هارموني قرن ۱۷ و ۱۸ را آموزش دهيم. امروز بايد كرسي‌هايي در دانشگاه درست شود كه هارموني را از دل موسيقي ايراني دربياورد و به تجربه بگذارد و در آنجا به‌صورت لابراتور ارايه كنند، تا كم‌كم ما كتابي داشته باشيم به ‌نام هارمونيزه در موسيقي ايراني. ما چنين كتابي نداريم.

پشتوانه تاليف چنين كتابي در موسيقي ما وجود دارد؟
بله، مسلم است كه وجود دارد. ما آهنگسازاني داريم كه به صورت فردي اين كار را انجام داده‌اند. مثلا آقاي دهلوي زحمت زيادي براي اركستراسيون كشيده‌اند اما كتابي براي آموزش ندارند يا آهنگسازاني مثل وزيري، آقاي فخرالديني، استوار، باغچه‌بان، گريگوريان و پرويز محمود. ۶۰ سال پيش براي موسيقي ايراني سمفوني ساخته‌اند، امروز اگر دانشجو بخواهد دستاورد آقاي استوار را ياد بگيرد كتابي از ايشان وجود ندارد.

آيا به نظر شما اينكه هنرمند در انشعاب‌هاي مختلف يك رشته فعاليت كند، درست است يا نه؟
اصلا نمي‌تواند، مثل يك پزشك كه بايد يك تخصص داشته باشد. سازسازي در دنيا يك تخصص است.
استراديوس بزرگ‌ترين ويلن‌هاي دنيا را ساخته، زيرا متخصص است و عمري را صرف اين كار كرده است.

آيا سازساز بايد حتما نوازنده هم باشد؟
بايد گوش موسيقي داشته باشد، مثلا يحيي هر وقت ساز مي‌ساخت، تمام استادان موسيقي مثل ميرزاحسين‌ قلي، شاگردانش و ميرزا عبدالله و غيره را دعوت مي‌كرد. استادان تار مي‌زدند و سازها را درجه‌بندي مي‌كردند و هر‌سازي را استاد مي‌گفت بد است يحيي همان موقع ساز را به سندان مي‌كوبيد و مي‌شكست براي همين تمام سازهاي يحيي بي‌نظير است. موسيقيدانان بايد در كنار سازسازان باشند تا اين هنر پيشرفت كند.

 

 

منبع:فرهنگخانه


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



نويسنده : ADMIN | تاريخ : برچسب:محمدرضا لطفي,موسیقی ملی , | نوع مطلب : <-CategoryName-> |

» عناوين آخرين مطالب